بهراستی آیا مدیریت تولید و مصرف در کشورمان اجازه میدهد که جلوی این روند محتمل گرفته شود؟ با یک نگاه گذرا به چگونگی مصرف در ایران و روند رو به رشد آن طی سالهای اخیر میتوانیم حدس بزنیم که در سالهای پیش رو، ایران این قابلیت را دارد که به یک واردکننده نفت و فراوردههای آن تبدیل شود.
توجه به آمار مصرف انرژی در کشور طی سالهای اخیر نشان میدهد که حدود 10 درصد مصرف انرژی افزایش یافته و این در حالی است که رشد تولید ناخالص ملی 5 تا 6 درصد برآورد شده است. از طرفی شدت مصرف انرژی در ایران نسبت به متوسط جهانی طبق تازهترین آمارهای موجود نیز بالاتر است و برنامههای بهینهسازی مصرف انرژی اگر چه طی دهه گذشته دنبال شده است اما هنوز از انسجام و شتاب لازم برخوردار نیست.
حال این سؤال مطرح میشود که آیا فقط با افزایش آگاهیهای عمومی میتوان کاهش مصرف و اتلاف انرژی را شاهد بود؟یا افزایش آگاهی و حساسیت عمومی درخصوص مصرف بهینه انرژی به چه میزان از اتلاف و هرزروی انرژی میکاهد؟ آیا واقعی کردن قیمتها و حذف یارانههای انرژی که در سال 86 معادل 469 هزار میلیارد ریال برآورد شده، به چه ترتیب دولتمردان را در تحقق آنچه در نظر دارند یا برنامههای توسعه کشور به آنها تکلیف کرده است یاری خواهد داد؟
همچنین ممکن است این سؤال به ذهنها متبادر شود که تدوین و اصلاح قوانین و مقررات برای تأمین زیرساختهای مورد نیاز اصلاح الگوی مصرف چه میزان میتواند در جلوگیری از اتلاف انرژی و مهار مصرف، ایفای نقش کند؟ همچنین آیا میتوان از دانش و فناوری روز در زمینه بهینهسازی و مهار مصرف انرژی کم بهره بود؟
نقش سرمایهگذاری و تعامل با صاحبان دانش فنی و مراکز علمی و تحقیقاتی برای پیشبرد برنامههای مهار و مصرف انرژی چیست؟بدیهی است ابعاد این موضوع مهم چند وجهی است که پیشبرد و مهار آن علاوه بر مدیریت آگاه و جامع نگر نیازمند تدوین گامهای مطمئن و برنامهریزی شده برای فائق آمدن بر مشکلات دهه آینده در زمینه انرژی کشور است.
نتیجه بعضی از تحقیقات در سالهای گذشته نشان میدهد که درصد بالایی از گلوگاهها و موانع پیشرفت در اصلاح الگوی مصرف مربوط به مقوله نیروی انسانی و آن هم از نوع درون سازمانی است.کشورمان در سال 86 معادل 2823 میلیون بشکه نفت خام، انواع حاملهای انرژی شامل نفت و گاز طبیعی، زغال سنگ و دیگر انرژیها را تولید کرده است.
آیا نمیتوان با اعمال مدیریت صحیح و ارتقای نیروی انسانی کارآمد امکان 30 درصد صرفهجویی در مصرف انرژی را در ایران فراهم آورد؟ آیا مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری میتوانند این روند را تسهیل کنند؟ آیا بدون مراجعه به تجربیات موفق در دنیا و بررسی انطباق آن با شرایط فعلی کشور این مهم انجام پذیر خواهد بود؟
همچنین موضوعات دیگری نظیر امکان جذب منابع مالی و تشویق سرمایهگذاری میتواند روندهای موجود را برای کاهش و مهار مصرف انرژی تسریع کند؟ و چه تمهیداتی برای جذب بیشتر منابع مالی و تشویق سرمایهگذاری درخصوص بهینهسازی مصرف انرژی باید اندیشیده شود؟ نقش واحد بهینهسازی مصرف انرژی در صنعت نفت و نحوه ممیزی انرژی در واحدهای صنعتی و تولیدی چگونه باید باشد؟
چرا تدوین معیارهای مصرف انرژی برای تولید نفت و گاز تاکنون انجام نشده است؟ برنامهریزی مناسب و منسجم، نظارت و ارزیابی اجرای برنامه و اصلاح آن درصورت نیاز برای رسیدن به اهداف تا چه حد میتواند تأثیرگذار باشد؟ بهنظر میرسد دولتمردان در دولت دهم باید به این مسائل توجه جدی و لازم معطوف دارند. بیشک عدمحضور در بازار انرژی جهان دردهه آینده، برای کشورمان مطلوب نخواهد بود.